Monday, January 03, 2011

809. بخند که خنده تو دردها دوا کند






میدونم که این روزها جزو بهترین روزهای زندگیش هستن. با بهترین دوستانش، در بهترین جاهایی که دوست داره و بهترین کارهایی که دوست داره. پس چرا بیشتر عکس هاش خسته ن؟ چرا عکس خندان ازش نمیزارن پس؟ خوشحالیش معلوم نیست... دوست ندارم.

گاهی فکر میکنم انقدر که من کنجکاوم و مشتاق که بدونم کجاست و چیکار میکنه، اون هم براش مهم هست که من چه میکنم؟
چه امید عبثی
خنده ام میگیرد

فکرش هم مسخره ست. معلومه که نه. اونی که رفته اونه، چرا باید چیزی رو که پشت سر گذاشته دنبال کنه! تازه مثلا من کی فعالیت هیجان انگیزی داشتم که قابلیت کنجکاوی داشته باشه؟!
a very ordinary boring person



3 comments:

red said...

دلشم بخواد
اینقدر عکس قشنگ داری و پیک نیک رفتی و مسافرت رفتی و همه این کارا

اگه نگاه نمیکنه یا توجه نمیکنه ایراد از اونه، نه تو

Joker said...

D:D:
خیلی باحال بود

Anonymous said...

مشکل خودشه خوب

زندگی کوتاهتر از آن است که وقتت را برای این سوالات صرف کنی عزیزم

یادت باشد : این نیز بگذرد

خیام بخونی شاد می شی ها
امتحان کن