Wednesday, January 05, 2011

812.





نوامبر که برنامه پروازهام خیلی فشرده بود فکر کردم که اگه این ماه رو به سلامت به سر ببرم دیگه کلا هیچ وقت هیچیم نمیشه. خیلی وقت بود اونقدر پرواز نداشتم و وقتی تموم شد کلی تو فاز افتخار به خود به سر میبردم که البته چند روزی بیش طول نکشید و مریض شدم و منهدم شدم و تا همین چند روز پیش هم کش اومده بود جریان. کلا هروقت پهلوون بازی در میارم (به سرم میارن در واقع!) ماه بعدش صداش درمیاد. حالا برنامه ژانویه رو گرفتم، هنوز در بهت و وحشت به سر میبرم. تقریبا 10 ساعت از نوامبر هم بیشتره! فکر کنم میخوان من رو سر به نیست کنن. این دفعه دیگه جون سالم به در نمیبرم...
اقلا برم فرمهای بیمه عمرم رو پر کنم اگه افتادم مُردم حقم رو نخورن، اینا که خدای اینکارن کلا!



No comments: